یکی از راههای کاهش ریسک طرف مقابل، استفاده از صرافیها است. صرافی بستری است که به دو طرف اجازه می دهد تا دارایی ها را به شیوه ای مطمئن و کارآمد از جمله قراردادهای آتی استاندارد، اختیار معامله و سایر قراردادهای مشتقه معامله کنند. با استفاده از مبادله، هر دو طرف می توانند مطمئن باشند که دارایی مورد انتظار خود را دریافت خواهند کرد. علاوه بر این، مبادلات معمولاً هر دو طرف را ملزم به ارسال وثیقه میکنند که به کاهش بیشتر ریسک نکول کمک میکند. در نتیجه، مبادله دارایی ها راهی موثر برای کاهش ریسک طرف مقابل است.
پاکسازی
بتحولات مربوط به تسویه را که خطر را کاهش می دهد توضیح دهید.
تسویه فرآیند تسویه معامله مشتقه است. چندین تحول در فرآیند تسویه اعتبار برای کاهش ریسک طرف مقابل در نظر گرفته شده است. اینها شامل خالص سازی، حاشیه سازی و حضور طرفین مرکزی (CCP) می شود.
طرف مرکزی (تسویه حساب)
پس از اینکه هر دو طرف با شرایط معامله موافقت کردند، به اتاق های پایاپای خود اطلاع می دهند. سپس اتاق پایاپای به عنوان خریدار برای هر فروشنده و فروشنده به هر خریدار وارد عمل می شود. به این ترتیب، اگر یکی از طرفین تعهد خود را انجام ندهد، طرف دیگر همچنان محافظت می شود. اتاق پایاپای به عنوان یک طرف مقابل مرکزی عمل می کند و کلیه معاملات را تضمین می کند و از تسویه به موقع آنها اطمینان می دهد. به منظور جبران ریسک نکول، دفاتر تهاتر از شرکت کنندگان می خواهند که وثیقه ارسال کنند. این وثیقه می تواند به شکل پول نقد، اوراق بهادار یا سایر دارایی ها باشد. CCP ها بخش مهمی از بازار مشتقات هستند و به تضمین عملکرد روان بازارهای مالی کمک می کنند.
مثال 1
فرض کنید که معامله گران A و B در یک قرارداد برای انجام معامله در تاریخ بعدی هستند، با A به عنوان فروشنده و B به عنوان خریدار. حکچ بهعنوان یک طرف مرکزی برای A و B عمل میکند. A اقلام مورد توافق را به قیمت توافق شده به حکچ میفروشد. B سپس کالا را از CCP با قیمت توافق شده خریداری می کند.
یک بازار مشتقه می تواند بدون CCP کار کند، اما استفاده از آن مزایای متعددی دارد. اول، CCP ها با تبدیل شدن به تنها طرف مقابل در هر معامله، به کاهش ریسک طرف مقابل کمک می کنند. این بدان معناست که اگر یکی از طرفین تعهدات خود را انجام ندهد، طرف دیگر همچنان می تواند ارزش کامل قرارداد خود را دریافت کند. ثانیاً، CCPها با فراهم کردن منبعی آماده از خریداران و فروشندگان برای هر قرارداد، به ارتقای نقدینگی بازار کمک میکنند. این امر به ویژه در مواقع آشفتگی بازار، زمانی که بسیاری از معامله گران ممکن است تمایلی به ورود به موقعیت های جدید نداشته باشند، اهمیت دارد. در نهایت، CCPها می توانند به استانداردسازی قراردادها و ترویج شفافیت بیشتر در بازار کمک کنند. این می تواند ریسک قیمت گذاری و تصمیم گیری آگاهانه سرمایه گذاری را برای فعالان بازار آسان تر کند.
روشهای دیگری که CCPها از طریق آنها ریسک طرف مقابل را مدیریت می کنند عبارتند از:
- توری
- مارجین تغییر و تسویه روزانه
- حاشیه اولیه
- کمک های صندوق پیش فرض
توری
ج. توری را تعریف کنید و یک فرآیند توری را شرح دهید.
خالص سازی فرآیند جبران موقعیت بین طرفین به منظور کاهش ریسک طرف مقابل است. این کار با ایجاد یک قرارداد واحد و ترکیبی انجام می شود که قراردادهای فردی را لغو می کند. به عنوان مثال، اگر طرف الف در سهام ABC دارای موقعیت خرید و طرف B در همان سهام دارای موقعیت خرید باشد، می توانند موقعیت های خود را به گونه ای خالص کنند که فقط در معرض تفاوت بین این دو قیمت قرار گیرند. این کار با توافق با توافقی انجام می شود که در آن سود یا زیان هر روز بین دو طرف تسویه می شود. این نوع ترتیب به عنوان "مارک به بازار روزانه" یا DMM شناخته می شود.
مثال 2
دو سرمایه گذار دو قرارداد متفاوت دارند. در تماس شماره 1، سرمایه گذار A 50, 000 دلار به سرمایه گذار B بدهکار است. در قرارداد شماره 2، سرمایه گذار B 100, 000 دلار به سرمایه گذار A بدهکار است. فرض کنید تاریخ تسویه هر دو تراکنش و همچنین ارز تسویه حساب یکسان است. به جای اینکه سرمایه گذار A و B دو پرداخت جداگانه به یکدیگر انجام دهند، می توان ارزش معاملات را خالص کرد. در یک قرارداد خالص سازی، سرمایه گذار B 50000 دلار (مبلغ خالص) به سرمایه گذار A می پردازد، در حالی که سرمایه گذار A نیازی به پرداخت چیزی به سرمایه گذار B ندارد.
مثال 3
فرض کنید که عضو X پنج قرارداد نفتی سپتامبر را کوتاه کرده است. تقریباً در همان زمان، عضو X معامله دیگری انجام می دهد که در آن موافقت می کند قراردادهای نفتی 10 سپتامبر را بخرد. اگرچه عضو حکچ اکنون دو معامله جداگانه با حکچ خواهد داشت، اما این دو به موقعیت خرید خالص پنج قرارداد نفتی سپتامبر (یعنی قراردادهای خرید 5000 بشکه نفت در سپتامبر) سقوط خواهند کرد.
شبکه سازی می تواند یک راه بسیار موثر برای شرکت ها برای ساده سازی فرآیندهای پرداخت و کاهش هزینه ها باشد. با ادغام تمام تراکنش های خود در یک پرداخت واحد، آنها می توانند نیاز به پردازش تعداد زیادی از تراکنش های فردی در هر ماه را از بین ببرند. این می تواند مقدار قابل توجهی در زمان و پول صرفه جویی کند، به خصوص برای بانک هایی که وجوه را به خارج از مرزها انتقال می دهند. علاوه بر این، با کاهش تعداد معاملات ارزی، خالص سازی می تواند به کاهش ریسک نیز کمک کند.
توری را می توان برای جبران نوردهی ها به روش های مختلفی استفاده کرد، از جمله اما نه محدود به تور دوطرفه، تور چند جانبه، تور نوآوری و تور بسته. قراردادهای توری معمولاً توسط اسناد قانونی کنترل می شوند که شرایط و ضوابط قرارداد را مشخص می کند. این اسناد در حصول اطمینان از اینکه هر دو طرف حقوق و تعهدات خود را تحت توافقنامه درک می کنند، مهم است.
حاشیه سازی
داجرای یک فرآیند حاشیه سازی توسط طرف مقابل مرکزی (CCP) را شرح دهید. عوامل تعیین کننده را توضیح دهید و الزامات حاشیه اولیه و تغییرات را محاسبه کنید
مارجینینگ فرآیند تضمین یا وثیقه قرارداد مشتقه با وجه نقد یا سایر دارایی ها است. این امر تضمین می کند که هر دو طرف قرارداد به تعهدات خود عمل کنند. حاشیه اولیه مقدار وثیقه مورد نیاز برای باز کردن یک موقعیت است و حاشیه نگهداری حداقل مقداری است که برای باز نگه داشتن موقعیت باید حفظ شود. در بازارهای مشتقه، حاشیه نویسی معمولاً به صورت روزانه انجام می شود، به این معنی که هر روز، هر دو طرف باید وثیقه ای برابر با ارزش Mark-to-Market قرارداد ارسال کنند. اگر ارزش قرارداد افزایش یافته باشد، یکی از طرفین به طرف دیگر وثیقه می گذارد. اگر ارزش قرارداد کاهش یافته باشد، برعکس خواهد شد. این سیستم کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که هر دو طرف وثیقه کافی در هر زمان دارند و خطر نکول را کاهش می دهد.
مثال 4
فرض کنید معامله گر A چهار قرارداد آتی ژوئن برای فروش 1000 بشکه نفت منعقد می کند. علاوه بر این، فرض کنید که قیمت آتی ژوئن 300 سنت در هر بشکه در پایان معاملات در روز اول و 275 سنت در هر بشکه در پایان روز دوم باشد.
معامله گر A ضرر کرده است
بنابراین، تاجر ملزم به پرداخت 250 دلار به حکچ است.
اگر قیمت آتی ژوئن در پایان روز سوم 310 سنت در هر بشکه باشد،
معامله گر A سود کرده است
بنابراین CCP ملزم به پرداخت 350 دلار به معامله گر است.
مقدار حاشیه اولیه توسط CCP تعیین میشود و به تغییرات قیمتهای آتی بازار بستگی دارد. بنابراین CCP مجاز است حاشیه اولیه را در هر نقطه بسته به تغییرات بازار تغییر دهد.
CCPها به حاشیه تغییرات سود نمی پردازند زیرا قراردادهای آتی روزانه تسویه می شوند. با این حال، این درست است که CCPها به حاشیه اولیه بهره می پردازند زیرا متعلق به عضوی است که آن را کمک کرده است. در صورتی که نرخ بهره پرداخت شده توسط CCP راضی کننده نباشد، اوراق بهاداری مانند اسناد خزانه ممکن است توسط اعضا به جای پول نقد ارسال شود. در نتیجه، CCP ارزش اوراق بهادار را تا درصد معینی کاهش می دهد تا معادل حاشیه نقدی آنها را تعیین کند. کاهش به عنوان کوتاه کردن مو شناخته می شود. زمانی که نوسان قیمت یک دارایی افزایش می یابد، معمولاً کوتاهی مو افزایش می یابد
کمک های صندوق پیش فرض
در بازار مشتقه، صندوق پیشفرض به دیگ پولی گفته میشود که برای پوشش زیان طرفی که تعهدات خود را نکول میکند، استفاده میشود. اندازه صندوق پیش فرض معمولاً توسط قوانین بورس یا اتاق پایاپای تعیین می شود. برای مثال، در مورد گزینههای باینری رویداد اعتباری گروه CME، صندوق پیشفرض شامل مشارکتهای همه شرکتکنندگان در بازار است.
سهم صندوق پیش فرض به عنوان درصدی از ارزش واقعی قرارداد محاسبه می شود و معمولاً بین 0. 1٪ و 0. 5٪ است. اندازه سهم صندوق پیشفرض اغلب بر اساس اعتبار طرفهای قرارداد تعیین میشود. به عنوان مثال، اگر احتمال نکول یکی از طرفین نسبت به طرف دیگر بسیار بیشتر باشد، آن طرف ملزم خواهد بود که سهم بیشتری را به صندوق نکول بپردازد.
هدف صندوق پیشفرض محافظت از ضرر در صورت نکول و تامین نقدینگی در بازار است تا در مواردی که یک یا چند شرکتکننده قادر به انجام تعهدات خود نباشند، معاملات ادامه یابد.
استفاده از حساب های مارجین در موقعیت های دیگر
یک حساب مارجین می تواند بین یک معامله گر و یک کارگزار استفاده شود. اگر کارگزار عضو یک CCP نباشد، باید از نهادی استفاده کند که عضوی است و باعث ایجاد یک حساب حاشیه بین کارگزار و عضو می شود.
برخلاف حسابهای مارجین بین CCP و اعضای آنها، یک حساب حاشیه بین یک کارگزار و یک معاملهگر خردهفروش شامل یک حاشیه اولیه و یک حاشیه نگهداری است.
موجودی حساب مارجین نباید کمتر از حاشیه نگهداری باشد.
گزینه های موجود در سهام
برای محافظت در برابر بدهی های آتی، معامله گران با موقعیت های فروش در یک گزینه باید حاشیه را با CCP ها ارسال کنند.
محاسبه حاشیه برای یک گزینه
حاشیه در گزینه تماس کوتاه حداکثر بین دو مقدار زیر است:
- 100% ارزش گزینه + 20% قیمت سهام منهای مقداری که گزینه بی پولی است، در صورت وجود. یا
- 100% ارزش اختیار معامله + 10% قیمت سهم
حاشیه در گزینه short put حداکثر بین دو مقدار زیر است:
- 100% ارزش گزینه + 20% قیمت سهام منهای مقداری که گزینه بی پولی است، در صورت وجود. یا
- 100% ارزش گزینه + 10% قیمت پیشنهادی
فروش کوتاه
سهام کوتاه به سهامی گفته می شود که قرض گرفته می شود و فروخته می شود و پس از آن بازخرید شده و به حسابی که از آن قرض گرفته شده بازگردانده می شود.
برای کوتاه کردن سهام، مارجین 150% در زمان معامله مورد نیاز است. حساب مارجین با تغییرات قیمت سهام تغییر می کند. اگر قیمت سهام افزایش یابد، حساب مارجین کاهش می یابد و بالعکس.
معاملهگری که میخواهد 1000 سهم را با قیمت سهام 20 دلار برای هر سهم معامله کند، باید ابتدا حاشیه اولیه 150% × 20000 = 30000 را ارسال کند. درآمد حاصل از فروش (20000 دلار) متعلق به معامله گر است، در حالی که 10000 دلار اضافی، حساب مارجین است.
توجه داشته باشید که حساب حاشیه هنوز متعلق به معامله گر است. این قابل پرداخت به علاوه منافع موجود در تراز است. با این حال ، اگر قیمت ها فراتر از حساب حاشیه افزایش یابد ، موقعیت بسته می شود.
خرید سهام در حاشیه
ه. فرآیند خرید سهام را در حاشیه بدون استفاده از CCP توصیف کرده و نیازهای حاشیه را محاسبه کنید.
هنگامی که یک سرمایه گذار می خواهد اوراق بهادار را در یک حساب حاشیه تجارت کند ، دلال دلال درصد مشخصی از قیمت خرید امنیت را به آنها قرض می دهد ، در حالی که سرمایه گذار باقیمانده را وام می گیرد. حاشیه اولیه حداقل درصد هزینه تجارت است که باید در زمان تجارت توسط معامله گر ارائه شود. حاشیه نگهداری حداقل درصد از کل ارزش قرارداد است که باید در حساب حفظ شود تا موقعیت باز شود. این حاشیه برای محافظت از کارگزاران و مشتریان آنها در برابر ضررهای بزرگ در صورت رکود بازار است. اگر ارزش اوراق بهادار در حساب حاشیه زیر این حداقل باشد ، سرمایه گذار موظف است پول یا اوراق بهادار بیشتری را واریز کند تا حساب را به حاشیه نگهداری برگرداند.
در بیشتر موارد ، حاشیه اولیه 50 ٪ و حاشیه نگهداری 25 ٪ است. هر دو به عنوان درصد از ارزش سهام خریداری شده محاسبه می شوند. به عنوان مثال ، اگر یک سرمایه گذار بخواهد 10،000 دلار سهام XYZ بخرد و حاشیه اولیه 50 ٪ باشد ، دلال دلال 5000 دلار وام می دهد و سرمایه گذار باید 5000 دلار از پول خود را جمع کند. حاشیه نگهداری 2500 دلار خواهد بود.
برای دیدن چگونگی خرید در حاشیه ، فرض کنیم که در روز اول ، ارزش سهام به 7،800 دلار کاهش می یابد. به همین ترتیب ، مانده حساب در حاشیه به 2،800 دلار (یعنی 5000 دلار - 2200 دلار) کاهش می یابد. حاشیه به عنوان درصد از ارزش (فعلی) سهام خریداری شده حدود 36 ٪ (= 2،800/7،800) است. از آنجا که این بیش از 25 ٪ است ، هیچ تماس حاشیه ای وجود ندارد.
در روز 2 ، ارزش سهام بیشتر به 6000 دلار کاهش می یابد. به این ترتیب ، مانده حساب در حساب حاشیه به 1000 دلار (یعنی 5000 دلار - 4000 دلار) کاهش می یابد. حاشیه به عنوان درصد از ارزش سهام خریداری شده حدود 17 ٪ (= 1000/6000) است. از آنجا که این کمتر از 25 ٪ است ، یک فراخوان حاشیه ای وجود دارد که تعادل حاشیه را تا 25 ٪ از ارزش سهام به دست می آورد. برای انجام این کار ، معامله گر باید 500 دلار (= 25 ٪ x 6000 دلار - 1000 دلار) به تراز حاشیه اضافه کند. در صورت عدم ارائه ، توافق نامه های خاتمه قرارداد در قرارداد ممکن است به کارگزار حق فروش سهام را بدهد.
چندین نکته مهم وجود دارد که باید در مورد حاشیه ها به خاطر بسپارید. اول ، هنگامی که یک سرمایه گذار اوراق بهادار را در حاشیه خریداری می کند ، آنها از طریق دلال کارگزار خود وام می گیرند و از آنها خواسته می شود تا آن وام را پرداخت کنند. دوم ، اگر یک سرمایه گذار حساب خود را در یا بالاتر از حداقل نیازهای حاشیه نگهداری حفظ نکند ، دلال دلال آنها می تواند مقداری یا تمام اوراق بهادار خود را بدون اطلاع رسانی بفروشد تا حساب را به حداقل حاشیه برگرداند. سرانجام ، مهم است که به یاد داشته باشید که حاشیه ها یک ناهار رایگان نیستند - سرمایه گذاران با تجارت در حاشیه ، ریسک اضافی می کنند و ضررهای احتمالی آنها بزرگ می شود.
معاملات بدون نسخه در مقابل تجارت مبادله
f. بازارهای مبادله ای و OTC را مقایسه کنید و کاربردهای آنها را توصیف کنید
بازار خارج از بورس یک پلتفرم معاملاتی غیرمتمرکز بدون مکان فیزیکی مرکزی است که در آن فعالان بازار از مجموع کانالهای ارتباطی برای تجارت با یکدیگر بدون مجموعهای از مقررات رسمی استفاده میکنند. کانال های ارتباطی که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرند شامل تلفن، ایمیل و رایانه است. معاملات فرابورس توسط یک فروشنده مشتقه تسهیل می شود، که معمولاً یک موسسه مالی بزرگ متخصص در مشتقات است. شرکت کنندگان در بازار فرابورس یا فروشنده هستند یا کاربران نهایی. دلال ها برای جلب رضایت کاربران نهایی وارد معاملات مشتقه می شوند.
در بازار فرابورس، این امکان برای دو شرکت کننده وجود دارد که محصولات/اوراق بهادار را به صورت خصوصی مبادله کنند، بدون اینکه دیگران از شرایط، از جمله قیمت آگاه باشند. بازارهای فرابورس بسیار کمتر از معاملات بورسی شفاف هستند. از آنجایی که مشتقات استاندارد نیستند، می توان آنها را برای برآوردن نیازهای کاربر نهایی سفارشی کرد.
سهام معامله شده در بازار فرابورس می تواند متعلق به شرکت کوچکی باشد که هنوز شرایط عرضه در بورس را برآورده نکرده است. بازار فرابورس نیز برای معاملات بزرگ محبوب است.
اکنون که اصول اولیه هر نوع بازار را میدانید، اجازه دهید نگاهی عمیقتر به تفاوتهای کلیدی بین بازارهای قابل معامله در بورس و بازارهای فرابورس بیندازیم:
مقررات
همانطور که قبلا ذکر کردیم، بازارهای معامله شده در بورس به شدت توسط مقامات مرکزی مانند بورس اوراق بهادار تنظیم می شوند. این مقررات شفافیت و نظم بیشتری را در این نوع بازارها فراهم می کند. از سوی دیگر، بازارهای فرابورس بسیار کمتر تنظیم شده اند، که می تواند آنها را نوسان بیشتر و همچنین انعطاف پذیرتر کند.
انعطاف پذیری
بازارهای فرابورس از آنجایی که مقررات کمتری دارند، انعطاف پذیری بیشتری نسبت به بازارهای معامله شده در بورس دارند. در بازار فرابورس، طرفین می توانند تقریباً هر چیزی را که بخواهند معامله کنند. این شامل سهام هایی می شود که در بورس های رسمی فهرست نشده اند. از سوی دیگر، بازارهای قابل معامله در بورس محدود به سهامی هستند که در یک بورس خاص پذیرفته شده اند.
جلد
یکی دیگر از تفاوت های کلیدی بین این دو نوع بازار، حجم است. بازارهای قابل معامله در بورس اغلب حجم بیشتری نسبت به بازارهای فرابورس می بینند، زیرا عموماً بزرگتر هستند و شرکت کنندگان بیشتری دارند. این بدان معنی است که معمولاً نقدینگی بیشتری در بازارهای مبادله ای وجود دارد که می تواند برای معامله گرانی که به دنبال خرید یا فروش سریع مقادیر زیادی از اوراق بهادار هستند مفید باشد.
کشف قیمت
کشف قیمت فرآیندی است که توسط آن معامله گران قیمت اوراق بهادار را در بازار تعیین می کنند. به طور کلی، قیمت ها در بازارهای مبادله ای از طریق مکانیسم های حراج مانند قیمت های پیشنهادی یا پیشنهادی کشف می شوند. از سوی دیگر، قیمتها در بازارهای فرابورس معمولاً از طریق شبکههای فروشنده کشف میشوند که در آن طرفین بدون گذراندن یک فرآیند حراج رسمی، قیمتها را بین خود مذاکره میکنند.
ساعات تجارت
آخرین تفاوتی که باید در نظر داشت ساعات معاملات است. بازارهای قابل معامله در بورس معمولاً ساعات معاملاتی ثابتی دارند (به عنوان مثال، 9:30 صبح تا 4:00 بعد از ظهر به وقت شرقی)، در حالی که بازارهای فرابورس ساعات معاملاتی تنظیمی ندارند و معاملات می توانند 24/7 انجام شوند.
مزایای بازارهای فرابورس نسبت به صرافی ها
- محدودیت ها و مقررات کمتری برای معاملات وجود دارد.
- شرکت کنندگان آزادی مذاکره در مورد معاملات را دارند.
- این برای شرکت ها مقرون به صرفه است زیرا هزینه های خدمات کمتر است.
- جریان اطلاعات بهتری بین بازارساز و مشتری وجود دارد. با تشکر از تماس یک به یک.
معایب بازارهای فرابورس در مقایسه با صرافی ها
- افزایش ریسک اعتباری مرتبط با هر تجارت OTC وجود دارد. احتمال وقوع ریسک اعتباری به عمر قرارداد بستگی دارد. با افزایش عمر قرارداد ، کاربر نهایی ممکن است بیشتر در معرض محدودیت های مالی قرار بگیرد که ممکن است مانع از این شود که وی بتواند به افتخار پایان معامله خود احترام بگذارد. متغیرهای بازار که بر قیمت مشتقات تأثیر می گذارد نیز بیشتر افزایش می یابد.
- شفافیت کمتر
خطرات در بازارهای OTC
گرم. خطرات مرتبط با بازارهای OTC را شناسایی کرده و نحوه کاهش این خطرات را توضیح دهید.
همانطور که قبلاً بحث شد ، مشتقات بدون نسخه (OTC) قراردادهای خصوصی بین دو طرف بدون انجام مبادله یا واسطه دیگر مذاکره می کنند. بازارهای مشتق OTC راهی را برای شرکت ها فراهم می کنند تا از ریسک خود در مناطقی مانند نرخ بهره ، نرخ ارز خارجی و قیمت کالاها محافظت کنند.
با این حال ، بازارهای مشتق OTC نیز با یک طرف تاریک همراه هستند.
عدم استاندارد سازی
یکی از خطرات اصلی مرتبط با مشتقات OTC عدم استاندارد سازی است. بر خلاف مشتقات مبادله ای مبادله ، که دارای شرایط قرارداد استاندارد هستند ، قراردادهای مشتقات OTC متناسب با نیازهای دو طرف درگیر سفارشی می شوند. این می تواند ارزش و ارزیابی خطرات مرتبط با این ابزارها را دشوار کند.
علاوه بر این ، عدم استاندارد سازی ، ایجاد مدل های دقیق برای اهداف قیمت گذاری و مدیریت ریسک را دشوار می کند. در نتیجه ، کاربران نهایی ممکن است خود را نسبت به آنچه که متوجه می شوند ، خطر بیشتری پیدا کنند.
ریسک همتایان یکی دیگر از ریسک های اصلی مرتبط با مشتقات OTC ، ریسک همتا است. این ریسکی است که یکی از طرفین درگیر در معامله بر تعهدات آنها طبق قرارداد پیش فرض خواهد کرد.
این خطر تا حدودی با توافق نامه های وثیقه کاهش می یابد ، به موجب آن هر یک از طرفین موافقت می کنند که برای تأمین تعهدات خود وثیقه (معمولاً به صورت پول نقد) ارسال کنند. با این حال ، توافق نامه های وثیقه فقط در کاهش ریسک طرف مقابل پیش می رود. اگر یک طرف پیش فرض کند و وثیقه کافی برای پوشش تعهدات خود نداشته باشد ، طرف مقابل ممکن است ضرر و زیان وارد کند.
بازارهای مشتق OTC خطر نقدینگی اغلب نسبت به بازارهای مبادله ای مایع کمتری دارند. این بدان معناست که ممکن است خریداران و فروشندگان کمتری که مایل به تجارت در هر زمان معین هستند ، وجود داشته باشد ، که می تواند منجر به گسترش گسترده تر پیشنهادات شود (تفاوت بین قیمتی که یک سازنده بازار مایل به خرید دارایی و قیمتی است که در آن وجود داردمایل به فروش آن هستند).
ریسک نقدینگی همچنین می تواند برای کاربران نهایی برای خروج از موقعیت های خود در صورت تمایل یا نیاز ، دشوار باشد. این امر می تواند منجر به فروش اجباری با قیمت های نامطلوب شود و ضرر و زیان وارده را متحمل می شود که در صورت وجود نقدینگی بیشتر در بازار ، می توان از آن جلوگیری کرد.
خطر سیستمیک
ریسک سیستمیک به یک رویداد در سطح بازار اشاره دارد که فقط از یک پارک اولیه سرچشمه می گیرد تا یک واکنش زنجیره ای ایجاد کند که می تواند بازارهای مالی را ویران کند. چنین جرقه ای می تواند عدم موفقیت بازیکنی باشد که "خیلی بزرگ برای شکست" در نظر گرفته شده است.
به گفته بن برنانک ، یک اقتصاددان آمریکایی ، یک شرکت بیش از حد به فصلی ، اندازه ای است که اندازه ، پیچیدگی ، بهم پیوسته و کارکردهای مهم به گونه ای است که اگر بنگاه به طور غیر منتظره ای به انحلال ، بقیه سیستم مالی واقتصاد با عواقب جانبی شدید روبرو خواهد شد.
وثیقه در بازارهای OTC
ح. نقش وثیقه را در بازار OTC شرح داده و آن را با سیستم حاشیه ای مقایسه کنید.
وثیقه سازی یک تکنیک کاهش ریسک است که در بازارهای خارج از بورس (OTC) استفاده می شود. در معاملات فرابورس، وثیقه توسط هر دو طرف برای کاهش ریسک نکول طرف مقابل ارسال می شود. این سپرده تضمینی هر یک از طرفین را از ضرر در صورتی که طرف دیگر نتواند به تعهدات خود تحت قرارداد اصلی عمل کند، محافظت می کند.
برخلاف حاشیهسازی در صرافیهای سنتی، که معاملهگران تنها کسری از ارزش کل معامله خود را به عنوان وثیقه ثبت میکنند، ممکن است شرکتکنندگان بازار فرابورس ملزم به ارسال مقدار قابلتوجهی وثیقه، گاهی اوقات به اندازه ارزش کامل معامله باشند. به عنوان مثال، اگر دو بانک مبادله نرخ بهره به ارزش 10 میلیون دلار را وارد کنند، هر بانک ممکن است مجبور شود 5 میلیون دلار به عنوان وثیقه با شخص ثالث مستقل به عنوان تضمین در برابر نکول هر یک از طرفهای مقابل ارسال کند.
در بیشتر موارد، وثیقه به صورت نقد یا اوراق بهادار با نقدشوندگی بالا مانند اوراق قرضه دولتی ارسال می شود. بسته به طبقه دارایی مورد معامله، سایر اشکال وثیقه ممکن است پذیرفته شود، مانند آثار هنری یا مستغلات. نیازمندیهای وثیقه بسته به ارزیابیهای اعتباری که توسط اتاقهای پایاپای مرکزی یا آژانسهای رتبهبندی اعتباری مستقل انجام میشود، میتواند نوسان داشته باشد. الزامات سخت گیرانه تری معمولاً برای طرف مقابل با رتبه اعتباری پایین تر به منظور جبران افزایش ریسک نکول تحمیل می شود.
الزامات وثیقه در پیوست موجود است - سندی که شرایط خاص معامله را مشخص می کند. همچنین شامل مواردی مانند نوع مشتقه، مبلغ فرضی، تاریخ تسویه و هر جزئیات دیگری است که مختص آن قرارداد خاص است.
وسایل نقلیه با هدف خاص
من. استفاده از وسایل نقلیه با هدف خاص (SPV) در بازار مشتقات فرابورس را توضیح دهید
SPV یک مؤسسه مالی غیربانکی است که معمولاً به عنوان یک تراست، شرکت یا شراکت تشکیل شده است. SPV ها معمولاً از راه دور ورشکستگی هستند، به این معنی که پیش فرض یک طرف دیگر باعث نمی شود SPV پیش فرض شود. استفاده از SPV می تواند به کاهش ریسک طرف مقابل و اعتبار کمک کند.
در بازار مشتقات فرابورس، معاملات اغلب بین دو طرف مقابل بدون گذر از بورس انجام می شود. این امر طرفهای مقابل را در معرض ریسک اعتباری یکدیگر قرار میدهد. برای کاهش این خطر، طرفین می توانند از SPV استفاده کنند. هنگام استفاده از SPV، یکی از طرفین دارایی ها را در ازای پول نقد به SPV منتقل می کند. شرایط قرارداد مشتقه OTC بین دو طرف مقابل و SPV است. اگر یکی از طرف مقابل نکول کند، طرف مقابل دیگر همچنان می تواند از دارایی های نگهداری شده توسط SPV پرداخت دریافت کند.