درک اینکه چه چیزی بازار سهام را در بلندمدت هدایت می کند بسیار مهم است. هنگامی که این دانش روشن شد، موفقیت یک سرمایه گذار ارزشی به ظرفیت او برای ارزش گذاری شرکت ها بستگی دارد. این امر مستلزم دانش جامع در زمینه حسابداری و مهارت های تحلیلی مناسب، همراه با ساعت های طولانی تحقیق به منظور پیش بینی خوب در مورد سودآوری آینده هر شرکت است. به عنوان مثال، وارن بافت حدود 80 درصد از روز کاری خود را صرف مطالعه و تفکر می کند.
علاوه بر این، درک این نکته نیز مهم است که سرمایه گذاری با ارزش شرط لازم، اما کافی برای موفقیت نیست. علاوه بر تلاش برای درک شرکت ها، تخمین های آینده باید تا درصد بالایی دقیق باشند. سرمایه گذاران موفق در طول تاریخ به این امر دست یافته اند و به همین دلیل است که ارزش دارد از آنها یاد بگیریم و نتایج آنها را رصد کنیم.
01 پیش بینی آسان و قابل پیش بینی یافتن مشاغلی که به راحتی قابل درک و پیش بینی هستند. یک سرمایه گذار باید روی شرکت هایی تمرکز کند که در آنها می توان با مشاهده گذشته و حال، آینده را پیش بینی کرد.
02 تحقیقات گسترده انجام تحقیق برای شناخت کسب و کار از درون. خواندن پرونده های عمومی، صحبت با مدیران، مشتریان و تامین کنندگان، خواندن گزارش های تحلیلگران، اخبار شرکت و هر چیز مفید دیگری. اگر از قبل مشتری شرکت باشید، این فرآیند آسان تر است.
03 مزایای رقابتی یافتن شرکت هایی با مزیت های رقابتی. مزیت های رقابتی به تعداد کمی از شرکت ها اجازه می دهد تا سطوح سودآوری بالاتر از حد متوسط را برای سال های متمادی حفظ کنند. این شرکت ها بازده سرمایه بالایی را ارائه می دهند. آنها دارای قدرت قیمت گذاری و موقعیت قوی در بازار هستند که می تواند توسط مارک های قوی، هزینه تولید پایین تر، دسترسی به منابع، فناوری برتر تولید، ثبت اختراع، هزینه های سوئیچینگ، اثرات شبکه و غیره ایجاد شود.
04 مشخصات مالی جامد یافتن شرکت هایی با مشخصات مالی قوی. بدهی زمانی که کارها خوب پیش میرود نتایج مالی را بزرگتر میکند، اما بدهیهای بیش از حد میتواند مشکلات زیادی را در دورههای بیثباتی ایجاد کند. به همین دلیل است که بهتر است محافظه کار باشید و از شرکت هایی با بدهی زیاد اجتناب کنید.
05 ارزش برای سهامداران تیم مدیریت شرکت باید برای سهامداران ارزش تولید کند، سابقه خوبی در تخصیص سرمایه داشته باشد و صادق باشد. در بسیاری از شرکت ها تضاد منافع بزرگی بین سهامداران و مدیریت وجود دارد - سرمایه گذاران باید از آن شرکت ها اجتناب کنند. معمولاً تضاد منافع کمتری در شرکتهای خانوادگی یا تجارت با سرمایهگذار بلندمدت قوی وجود دارد.
06 حاشیه ایمنی داشتن حاشیه ایمنی. تفاوت بین قیمت بازار و برآورد ارزش، حاشیه ایمنی است. جبران عدم قطعیت با خرید سهام فقط زمانی امکان پذیر است که آنها با قیمتی بسیار کمتر از برآورد ارزش آنها معامله می شوند. این امر تأثیر اشتباهات احتمالی تحلیل یا سناریوهای پیش بینی نشده آینده را کاهش می دهد. بنابراین، یک سرمایه گذار نه تنها به یک شرکت خوب و یک تیم مدیریتی خوب نیاز دارد، بلکه به قیمت خرید جذابی نیز نیاز دارد. شرکت های بزرگ تنها زمانی ارزان هستند که اخبار بدی در مورد شرکت، بخش یا اقتصاد آن وجود داشته باشد. درک اینکه چگونه این عوامل بر عملکرد آتی شرکت تأثیر میگذارند و در صورتی که بازار نسبت به شرایط منفی کوتاهمدت بیش از حد واکنش نشان میدهد تا در بلندمدت سرمایهگذاری کند، از موقعیت استفاده شود.
07 حفظ سرمایه این می تواند مهمترین اصل باشد و مربوط به اصل قبلی است. هرگز بیشتر از آنچه فکر می کنید تجارت در یک سناریوی بسیار بد ارزش ندارد ، پرداخت نکنید.
08 برگزاری معاملات طولانی مدت اغلب منجر به کمیسیون ها و مالیات و هزینه های بیشتری می شود که می توانست پیچیده شود. همچنین ، دوره سرمایه گذاری شما باید حداقل بیش از 5 سال باشد (از نظر ایده آل بیشتر) و شما فقط باید پولی را که می دانید در آن دوره به آن نیاز ندارید سرمایه گذاری کنید.
09 دانستن اینکه چه موقع باید بفروشیم ، چهار دلیل اصلی وجود دارد که یک سرمایه گذار باید فروش بخشی از شرکت را در نظر بگیرد (سهام): اگر آنها برای اولین بار شرکت را ارزیابی کردند ، اگر اصول سهام بدتر شده باشد ، اگر قیمت سهام افزایش یافته باشدبالاتر از ارزش ذاتی یا اگر امکان سرمایه گذاری بهتری وجود داشته باشد.
10 کاهش کوتاه مدت برای کاهش کوتاه مدت در ارزش سرمایه گذاری های آنها در کوتاه مدت آماده شده است. کسانی که نتوانستند آن را تحمل کنند ، هرگز نباید در بازار سهام سرمایه گذاری کنند. حتی اگر تجزیه و تحلیل درست باشد و شرکت روشی را که سرمایه گذاران انتظار دارند انجام دهد ، بازار می تواند در کوتاه مدت وحشت کند و سهام می تواند در مدت زمان کوتاهی بیش از 50 ٪ کاهش یابد. از نظر تاریخی ، این اتفاق در بعضی موارد رخ داده است و مطمئناً دوباره اتفاق خواهد افتاد. سرمایه گذاران باید به ارزیابی های خود بپردازند و اگر در مورد پولی که تجارت برای تولید آن ایجاد می کند ، حق دارند ، بازده بلند مدت آنها به همان اندازه که انتظار می رود خوب خواهد بود ، یا حتی اگر این امکان را به آنها می دهد سهام بیشتری بخرند یا شرکت تصمیم می گیردبرای انجام تمایلات فرصت طلب یا خرید سهام.